جانا دل دشمنان حزين کن

شاعر : سنايي غزنوي

با خود شبکي مرا قرين کنجانا دل دشمنان حزين کن
اسب شادي به زير زين کنتيغ عشرت ز باده برکش
خود را به ميان اين نگين کنمن خاتم کرده‌ام دو بازو
رخ زير دو زلف خود دفين کنتا جان من از رخت نسوزد
با ما سخنان چو انگبين کنتا عيش عدو چو زهر گردد
کوري همه دشمنان چنين کنبي باده مباش و بي رهي هيچ